آمریکا در آستانه مارپیچ خطرناک
تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۳۹۰۷۳
از ۱۹۴۵، اقتصاد جهان براساس سیستمی از قوانین و هنجارهای نوشتهشده توسط آمریکا اداره میشود. این مساله یکپارچگی اقتصادی بیسابقهای را ایجاد کرد که رشد را تقویت کرد، صدها میلیون نفر را از فقر نجات داد و به غرب کمک کرد تا در جنگ سرد بر شوروی چیره شود. اکونومیست در سرمقاله خود هشدار میدهد که اکنون نظم مبتنی بر جهانی شدن در خطر است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش دنیای اقتصاد، از منظر اکونومیست، علاقه آمریکا به حفظ این سیستم پس از بحران مالی جهانی ۲۰۰۷-۲۰۰۹ کاهش یافت. در حال حاضر آمریکا به رهبری جو بایدن، یارانههای چشمگیری به مبلغ ۴۶۵میلیارد دلار برای انرژی سبز و خودروهای برقی در نظر گرفته است. مقامات هر روز جریان صادرات، بهویژه تراشههای پیشرفته و تجهیزات ساخت تراشه به چین را محدود میکنند. با این حال پیامد فوری سیاستهای فعلی آمریکا، به راه انداختن مارپیچ خطرناک حمایتگرایی در سراسر جهان بوده است. کشورهایی که مواد خام مورد نیاز برای ساخت باتری را دارند، به کنترل صادرات چشم دوختهاند.
اندونزی صادرات نیکل را ممنوع کرده است و آرژانتین، بولیوی و شیلی ممکن است به زودی به سبک اوپک برای معادن لیتیوم خود کارتل تشکیل دهند. درگیری اقتصادی غرب با چین بهطور فزایندهای اجتنابناپذیر به نظر میرسد. با ادغام عمیقتر چین با اقتصاد جهانی در آغاز قرن حاضر، بسیاری در غرب پیشبینی میکردند که این کشور دموکراتیکتر خواهد شد. مرگ امید چین دموکراتیک، همراه با مهاجرت میلیونی کارگاههای تولیدی به کارخانههای چینی، باعث شد آمریکا از ادامه سیاستهای جهانیسازی منصرف شود.
امروز دولت بایدن از خطر وابستگی به چین در زمینه باتریها نگران است. از مصائب اصلی بر هم زدن سیستم جهانیسازی هزینه اضافی اقتصادی آن است. اکونومیست تخمین میزند که تکرار سرمایهگذاریهای انباشته شرکتها در صنایع جهانی فناوری، سختافزار، انرژی سبز و باتری، میتواند بین ۱/ ۳ تا ۶/ ۴تریلیون دلار (۲/ ۳ تا ۸/ ۴درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی) هزینه اضافی بر جهان تحمیل کند. صنعتیسازی مجدد، قیمتها را افزایش خواهد داد و بیش از پیش به فقرا آسیب خواهد رساند.
بازسازی زیرساختها و زنجیرههای تامین سبز، کاهش کربن را برای آمریکا و جهان گرانتر میکند. مشکل دیگر خشم دوستان و متحدان احتمالی است. نبوغ آمریکا پس از جنگ جهانی دوم این بود که متوجه شد منافعش در حمایت از باز بودن تجارت جهانی است. در نتیجه، با وجود آنکه تا سال۱۹۶۰ تقریبا ۴۰درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را در اختیار داشت، جهانی شدن را دنبال کرد.
آمریکا باید قدرتهای نوظهور را جذب کند. گلدمن ساکس پیشبینی کرده است تا ۲۰۵۰ هند و اندونزی سومین و چهارمین اقتصادهای بزرگ جهان خواهند بود. هرچند این دو کشور از نظامهای دموکراتیکی برخوردارند، اما مشکل اینجاست که متحد نزدیک آمریکا نیستند. اگر آمریکا از سایر کشورها بخواهد که چین را منزوی کنند و در عین حال دسترسی کافی به بازارهای خود را ندهد، در متقاعد کردن آنان برای تحریم چین موفق نخواهد شد. هرچه درگیریهای اقتصادی شدت بیشتری به خود بگیرد، حل مشکلاتی که نیاز به همکاری جهانی دارند دشوارتر خواهد شد. با وجود رقابت برای تامین امنیت فناوری سبز، کشورها بر سر اینکه چگونه به جهان فقیر کمک کنند تا کربنزدایی به ثمر رسد، با هم به توافق نرسیدهاند.
به اعتقاد اکونومیست، هیچکس انتظار ندارد آمریکا بتواند نقش خود در دهه۱۹۹۰ را بازیابد. هرچند بدیهی به نظر میرسد که به دنبال حفظ برتری نظامی باشد و از وابستگی خطرناک به چین در بخشهای حیاتی اقتصاد اجتناب کند. به همین صورت این امر به نوع دیگری بر اهمیت ادغام جهانی میافزاید. در چنین زمانی بیش از هر زمان دیگری دولتها باید به دنبال عمق بخشیدن به همکاری بین کشورها با توجه به ارزشهای مشترک باشند. با توجه به چرخش حمایتگرایانه در سیاست آمریکا، نجات جهانی شدن غیرممکن به نظر میرسد. هرچند بررسیها نشان میدهد که محبوبیت تجارت آزاد در حال بهبود است.
با این حال، نجات نظم جهانی مستلزم رهبری جسورتری از سوی آمریکاست. هنوز شانسی برای نجات سیستم قبل از فروپاشی کامل وجود دارد که ممکن است در صورت وقوع با موجی از آسیب به معیشتهای بیشمار و به خطر انداختن پایههای لیبرال دموکراسی و سرمایهداری بازار، همراه شود.
منبع: فرارو
کلیدواژه: اقتصاد آمریکا کشور ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۳۹۰۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنگ فرهنگی آمریکا علیه عراق و منطقه
در وهله نخست، ورود ایالات متحده آمریکا و اروپا به این موضوع نشاندهنده اهمیت مباحث فرهنگی است. آنها تلاش میکنند فساد و تباهی را میان ملتهای مسلمان رواج و سپس جوامع را به سمت بیهویتی سوق دهند. زمانی که بیبندوباری جنسی میان ملتها گسترده شود موجب از بین رفتن هویت و گسست اجتماعی میشود؛ در نتیجه استعمارگران میتوانند بر آن کشورها مسلط شوند. در حالی که جهان سرمایهداری قدرت نظامی و اقتصادی گذشته برای به بند کشیدن دیگر جوامع را ندارد، آخرین تیر در ترکش لیبرالیسم این است با ابزار فرهنگ وارد شده و مردم جهان را بیهویت کند. در این مسیر، در سالهای اخیر تلاشهای بسیاری در رسانهها و بنگاههای کلان سرمایهداری غرب در حال انجام است تا همجنسبازی را در جهان گسترش دهند.
این یکی از مراحل تسلط آمریکا بر جهان و جهانیسازی مدنظر آنهاست، به این معنی که یکی از مراحل مهم جهانیسازی همین بیهویت کردن مردم است. غرب گسترش فرهنگ ابتذال را در کشورهای تحت سلطه دنبال میکند و طبیعتاً این مسیر در عراق هم وجود دارد، چرا که این کشور هنوز هم زیر سلطه استعمار است.
نکته مهم دیگر این است آمریکاییها همواره ادعا دارند سیاست گذاری بغداد در کنترل تهران است؛ ولی موضوع اخیر اثبات میکند آنها هستند که در ریزترین و جزئیترین مسائل داخلی عراق شامل امنیتی، اقتصادی، سیاسی و حتی فرهنگی-مذهبی و اجتماعی دخالت میکنند. ایالات متحده علاوه بر نفت، حوزه بانکی و مسائل نظامی که در کنترل خود دارد، امروز تلاش میکند حتی به مسائل دینی-فرهنگی این کشور هم جهت دهد. این دقیقاً همان نکته نگرانکنندهای است که گروههای مقاومت به آن آگاه هستند و از این رو تلاش دارند به هر شکل ممکن آمریکاییها را از کشورشان بیرون کنند. البته فقط پایگاههای نظامی آمریکا در عراق مطرح نیست بلکه ایالات متحده بر همه مسائل این کشور کنترل و نظارت دارد و عملاً تحت سلطه خودش درآورده است؛ دخالتی که آمریکاییها درباره مصوبات مجلس عراق دارند یکی از مصادیق بارز و روشن این موضوع است.